مانگا آسمان آبی او اثر یائکو نیناگاوا جلد دوم

مانگا آسمان آبی او اثر یائکو نیناگاوا جلد دوم

آئویی دختر نوجوان ماجرا به همراه خواهر بزرگ‌ترش آکانه زندگی‌ می‌کند؛ خواهری که درست سیزده سال قبل با فوت پدر و مادرشان رویای تبدیل شدن به یک نوزانده‌ی بزرگ را کنار گذاشت و زندگی خود را وقف خانواده‌ی کوچکشان کرد. شینوسکه، نامزد سابق آکانه هم با وجود این اتفاق تلخ دیگر شانسی برای ازدواج با آکانه نداشت و از جانب او طرد شده بود. اما سایه‌ی شینوسکه همچنان بر زندگی این دو خواهر سنگینی می‌کرد و بالاخره نیز روزی دوباره سروکله‌اش پیدا می‌شد. اما کسی تصورش را هم نمی‌کرد شینوسکه‌ای که در یک روز عادی مقابل آئویی مقابل آئویی سبز می‌شود، در حقیقت یک شبح زنده باشد!

آئویی، دختر داستان آسمان آبی، آن روز مثل همیشه برای تمرین ساز راهی سالن قدیمی موسیقی می‌شود؛ سالنی که سال‌ها قبل خواهر بزرگش آکانه و نامزد او یعنی شینوسکه در آن ساز می‌نواختند و خود را برای اجرایی بزرگ آماده می‌کردند. در همان سالن موسیقی نیز آکانه بعد‌ها دست رد به درخواست ازدواج شینوسکه زده و برای همیشه از او خداحافظی کرده بود. اما حالا چطور بعد از گذشت این همه سال و در این روز عجیب، شینوسکه دوباره در این سالن کهنه مقابل آئویی سبز شده بود؟ و از آن عجیب‌تر، چرا چهره‌ی او هیچ تغییری نکرده و درست مثل همان سال‌ها جوان و سرزنده مانده بود؟ آئویی و آکانه به زودی متوجه خواهند شد که این فرد عجیب‌وغریب درحقیقت خود شینوسکه نیست؛ او شبح زنده‌ی شینوسکه است! شبحی که با رنج از شکست عشقی او متولد شده و حالا سال‌هاست که از بدن شینوسکه جدا مانده و در این سالن قدیمی موسیقی حبس شده است. اما چه راهی برای نجات شبح شینوسکه و رهایی او از این جای متروکه وجود دارد؟ چطور می‌توان او را دوباره به بدن شینوسکه که اکنون سال‌هاست در جای دیگری زندگی می‌کند برگرداند؟ به‌نظر تنها راه‌حل این مشکل، رسیدن دوباره‌ی دو عاشق قدیمی یعنی شینوسکه و آکانه به یک‌دیگر باشد