مانگا پرتقال اثر ایچیگو تاکانو جلد چهارم

مانگا پرتقال اثر ایچیگو تاکانو جلد چهارم

مجموعۀ پرتقال موضوعی رازآلود، عاشقانه، ماوراء طبیعی و تراژدیک دارد. این داستان، بیشتر زندگی مدرسه‌ای نوجوانان را به تصویر می‌کشد. پرتقال، مانگا (جلد چهارم) داستانی با عطر و طعم پرتقال دارد؛ ترش و شیرین. داستان کلی این مجموعه با خواب ماندن تاکامیاناهو آغاز می‌شود در حالی که روز افتتاحیۀ سال اول دبیرستان را در پیش دارد. او در این روز، یک نامه دریافت می‌کند نامه‌ای از خود ۱۰ سال بعد و از آینده‌اش می‌گوید. او که در ابتدا تصور می‌کند کسی دارد سربه‌سرش می‌گذارد ترجیح می‌دهد باور نکند؛ اما در کمال ناباوری متوجه می‌شود نامه از اتفاقاتی می‌گوید که در زمان حال رخ می‌دهند یا در شرف رخ دادن هستند. مانند ورود یک دانش‌آموز انتقالی به نام ناروسه کاکرو و نشستن در صندکی کناری او. در این نامه از ناهو خواسته می‌شود جلوی چندین پشیمانی را بگیرد و که مهم‌ترین آن‌ها مرگ دوستش کاکرو است. تاکامیاناهو که رفته‌رفته با حقایقی که نامه برایش بازگو می‌کند رودررو می‌شود سعی می‌کند زمان حال را تغییر دهد تا آن افسوس‌ها به ۱۰ سال بعد نرسند؛ ولی آیا او می‌تواند آینده را تغییر دهد؟

آنچه در جلد چهارم کتاب پرتقال می‌خوانیم این است که از بعد از فوت کاکرو این دوستان دور هم جمع نشده بودند و با هم حرف نزده بودند. امروز آن‌ها کنار هم جمع شده‌اند و دربارۀ کاکرو صحبت می‌کنند گویی که به عقب برگشته‌اند و در گذشته زندگی می‌کنند. امسال هم شکوفه‌های گیلاس به کوه کوبو رنگ و لعاب داده و ناهو می‌خواهد هر سال همان‌جا به انتظار کاکرو بماند. به گذشته فکر می‌کند و اولین خاطره‌اش از دعوایی است که هشتم ژانویه در تعطیلات زمستانی با کاکرو داشت. ناهو و کاکرو کم و بیش در جریان احساسات همدیگر قرار گرفته بودند؛ اما انگار تلاش‌هایشان به‌جای نزدیک‌تر شدن آن‌ها را از هم دورتر می‌کرد.